تعرفه جدید گاز؛ عدالت مصرف یا سردرگمی مشترکان؟
به گزارش خبرنگار روز تعرفه جدید گاز خانگی در کشور از مهرماه وارد مرحله اجرا شده و بر اساس آن، هر شهر ایران الگوی مصرف ویژه خود را دارد. به بیان دیگر، دیگر خبری از تقسیمبندی قدیمی پنج اقلیم نیست و اکنون بیش از ۱۲۰۰ اقلیم جدید در کشور تعریف شده است.
بر پایه این الگو، مصرف هر خانوار با میانگین پنج سال گذشته همان شهر مقایسه میشود و بر اساس میزان تطابق یا مازاد مصرف، پله قیمتی آنها مشخص خواهد شد.
در طرح جدید، تعداد پلکان تعرفه از دوازده پله در سال گذشته به چهار پله کاهش یافته است؛ تغییری که دولت آن را «سادهسازی و شفافسازی نظام تعرفه» مینامد.
به گفته جاسم ثمری، خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، این طرح با هدف تشویق مردم به صرفهجویی و تحقق عدالت در توزیع یارانه انرژی تدوین شده است.
در حال حاضر حدود ۳۰ میلیون مشترک گاز در کشور وجود دارد که روزانه از مجموع ۸۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین تزریقشده به خطوط سراسری استفاده میکنند.
ایران روزانه بیش از یک میلیارد و دویست میلیون مترمکعب گاز ترش تولید میکند که پس از فرآیند تصفیه، به شبکه گازرسانی تزریق میشود.
با وجود این حجم عظیم از تولید، کشور همچنان با پدیده مصرف بیرویه روبهروست؛ مصرفی که گاه تا سه برابر متوسط جهانی گزارش شده است.
در ساختار جدید تعرفه، ۷۰ درصد مشترکان در پله اول قرار دارند و تنها دو درصد در پله آخر. این دو درصد اما به تنهایی تا ۵۰ درصد از گاز مصرفی کشور را میبلعند.
به بیان دیگر، بخش عمدهای از یارانه انرژی نصیب گروه کوچکی از پرمصرفها میشود؛ گروهی که به گفته کارشناسان، باید پاسخگوی سهم بالای خود از منابع ملی باشند.
در پلهبندی جدید، تا ۵۰ درصد از میانگین مصرف هر شهر در پله اول قرار میگیرد، ۵۰ تا ۷۵ درصد در پله دوم، ۷۵ تا ۹۵ درصد در پله سوم و بیش از ۹۵ درصد در پله چهارم.
به عنوان مثال، اگر خانواری در تهران که پیشتر در اقلیم سه قرار داشت، به طور متوسط ۴۰۰ مترمکعب در ماه مصرف داشته باشد، ۲۰۰ مترمکعب نخست آن با نرخ پایه محاسبه میشود و مابقی به پلههای بالاتر میرود.
دادههای رسمی شرکت گاز نشان میدهد در مهرماه امسال، ۹۴ درصد مشترکان قبضی کمتر از پنج هزار تومان داشتهاند؛ نشانهای که از نگاه وزارت نفت، مؤید عدالت در نظام جدید تعرفه است.
با این حال، پرسش مهم اینجاست که آیا این طرح در عمل نیز به کاهش مصرف و صرفهجویی منجر خواهد شد یا صرفاً به نارضایتی بخشی از مردم میانجامد؟
کارشناسان انرژی بر این باورند که اصلاح تعرفه بدون اصلاح زیرساختهای مصرف، تأثیر ماندگاری نخواهد داشت.
بسیاری از وسایل گازسوز خانگی در ایران غیراستاندارد و کمبازدهاند و مصرف بالای آنها سبب میشود حتی با رعایت الگو، هزینه خانوار افزایش یابد.
سؤال دیگر اینکه آیا دولت تدابیری برای عرضه تجهیزات گازسوز کممصرف و استاندارد برای اقشار ضعیف جامعه اندیشیده است یا خیر؟
در حالی که یارانه گاز حذف یا کاهش یافته، اما بهای بخاری، پکیج یا آبگرمکن کممصرف در بازار چندین برابر شده و خرید آن از توان مالی بسیاری از خانوادهها خارج است.
بخش مهمی از مصرف بالای گاز به ضعف در عایقبندی منازل بازمیگردد؛ خانههایی که گرما را حفظ نمیکنند و بخش زیادی از انرژی تولیدی از دیوارها و پنجرهها به بیرون نشت میکند.
در شرایطی که استاندارد ساختوسازها رعایت نمیشود، تعرفههای جدید عملاً فشار بیشتری بر ساکنان خانههای فرسوده وارد میکند.
از سوی دیگر، برخی اقتصاددانان معتقدند کاهش پلکان تعرفه، امکان مدیریت دقیقتر یارانه انرژی را فراهم میکند و دولت میتواند منابع آزادشده را صرف بهینهسازی مصرف کند.
اما در مقابل، منتقدان میگویند این طرح بدون اجرای همزمان سیاستهای حمایتی، منجر به تشدید نابرابری انرژی میان طبقات مختلف جامعه خواهد شد.
ایران با وجود برخورداری از ذخایر عظیم گازی، در سالهای اخیر در فصل زمستان با کمبود گاز مواجه شده است؛ کمبودی که صنایع را نیز تحتتأثیر قرار داده است.
تجربه سالهای گذشته نشان میدهد در اوج سرما، گاهی برق و گاز صنایع بزرگ برای حفظ فشار شبکه خانگی قطع شده است؛ تصمیمی که به زیان تولید ملی تمام میشود.
برخی کارشناسان پیشنهاد میدهند بخشی از منابع ناشی از تعرفهگذاری جدید صرف نوسازی تجهیزات گرمایشی عمومی، مدارس و ادارات شود تا صرفهجویی ملموستری حاصل گردد.
در این میان، نقش اطلاعرسانی نیز حیاتی است. مردم باید بدانند که چگونه میتوانند مصرف خود را کاهش دهند و از مزایای پلههای پایینتر بهرهمند شوند.
در مقابل، نهادهای متولی نیز موظفاند با تسهیل دسترسی به وسایل استاندارد و ارائه تسهیلات خرید، اقشار کمدرآمد را حمایت کنند.
دولت میگوید نظام جدید، «عدالتمحور و منطقی» است، اما تجربه نشان داده هر طرح اقتصادی بدون پشتوانه اجتماعی، در اجرا با چالش مواجه میشود.
اکنون باید دید وزارت نفت و نیرو تا چه اندازه آمادهاند که در کنار مردم بایستند و نه در برابر آنها.
نکته قابل تأمل خبرنگار:
بازار لوازم گازسوز و تجهیزات بهینهسازی انرژی با اجرای این طرح میتواند شاهد تحولی بزرگ باشد. تقاضا برای بخاری، پکیج و عایقبندی استاندارد افزایش خواهد یافت، اما در صورتی که دولت از تولیدکنندگان داخلی حمایت نکند، این فرصت به واردکنندگان خارجی واگذار میشود.
از سوی دیگر، صنعت ساختمان نیز در برابر آزمونی جدی قرار دارد؛ رعایت مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان اکنون نه یک توصیه، بلکه ضرورتی اقتصادی است.
در بازار سرمایه، شرکتهای فعال در حوزه تجهیزات گرمایشی، انرژی پاک و بهینهسازی مصرف، میتوانند از این تغییر تعرفهها سود ببرند.
و در نهایت، اگر سیاستهای جدید گاز با اصلاحات واقعی در بازار انرژی همراه شود، شاید بتوان گفت که ایران گام بلندی در مسیر «عدالت مصرف» و «کارایی اقتصادی» برداشته است — اما اگر صرفاً به قبضهای سنگین ختم شود، فرصت اعتماد دوباره مردم به سیاستگذاری انرژی از دست خواهد رفت